زبانحال امام موسی کاظم علیهالسلام قبل از شهادت
یا رب به حـق مـادرم خَلِّصنی یا رَب یا رب به جـدّ اطهـرم خَلِّصنی یا رَب او هـمنـوا با چـاه شد من با سـیـهچـال من از عـلـی تنـهـا ترم خَلِّصنی یا رَب یـا رب بـه آن زنــدانـیِ زنـدان کـوفـه به عمه جانِ مضـطرم خَلِّصنی یا رَب تا کی از این زندان به آن زندان خدایا ذکـر و دعـای آخـرم خَـلِّـصنی یا رَب تا کی نـبـیـنم ای خـدا مـعـصومهام را دل تنگِ روی دخـترم خَلِّصنی یا رَب زندان تاریک و نمـورم مثل قبر است خاک سیه شد بـسـترم خَلِّصنی یا رَب بین قـفـس بـسـته چـرا صیـاد بیرحـم زنجـیر بر بـال و پرم خَلِّصنی یا رَب زیر غل و زنجـیـر و ضرب تـازیـانه چیزی نماند از پیکرم خَلِّصنی یا رَب شلاق خـون گـرید به حـال غربت من زخـمی شده پا تا سرم خَلِّصنی یا رَب تا کی زند سـیـلی به رویم این یهودی شد تـار چـشـمان تـرم خَلِّصنی یا رَب |